توصیف فقرفقر، يكى از گستردهترين مشكلات جوامع انسانى است و عمرى به درازاى زندگى بشر دارد. از زمانى كه بشر، پا به عرصه گيتى نهاده است، خويش را با اين پديده فراگير، روبهرو ديده است. فقر در اشكال مختلف و به درجات متفاوت، در همه جوامع انسانى يافت مىشود و در جوامع توسعه يافته، از دامنه گستردهترى برخوردار است. از سوى ديگر، وجود فقر (خصوصاً اگر گستردگى زيادى نيز داشته باشد)، غالباً زمينهساز بروز انحرافات اجتماعى و بستر مناسبى براى وقوع جرم و جنايت است. ۱ - توصیف فقرفقر از دیدگاه امام علی (علیهالسلام) بدینگونه توصیف میشود: ۱.۱ - مرگی بزرگتر از مرگ حقیقی«الفقر الموت الاکبر؛ فقر و بیچیزی مرگی است بزرگتر از مرگ حقیقی!». ۱.۲ - خوشا به حال فقیران«و قال (علیهالسلام) فی صفة الانبیا -: و ان شئت ثنیت بموسی کلیم الله (صلياللهعليهوآله) حیث یقول: (رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر) و الله ما ساله الا خبزا یاکله؛ امام در صفت پیامبران (علیهمالسلام) اینگونه فرمودند: اگر بخواهی دومین مثل موسی کلیم الله (علیهالسلام) را بیاورم، آنگاه که عرض کرد: خداوند ! به آن خیری که برای من فرستادی محتاجم، سوگند به خدا، او از خدا، جز نانی که بخورد چیزی سؤال نکرده بود»! ۱.۳ - غربت در وطن«الفقر فی الوطن غربة؛ فقر و بیچیزی در وطن به منزله غربت است». ۱.۴ - معنای فقر«لا فقر کالجهل؛ هیچ نیازمندی و احتیاجی مانند جهل نیست». ۱.۵ - بزرگترین فقر«اکبر الفقر الحمق؛ بزرگترین بینواییها و نیازمندیها، حمق و نادانی است». ۱.۶ - نتیجه سلامت تن«الا و ان من البلا الفاقة، و اشد من الفاقة مرض البدن، و اشد من مرض البدن مرض القلب. الا و ان من النعم سعة المال. و افضل من سعة المال سحة البدن، و افضل من صحة البدن تقوی القلب؛ آگاه باشید نداری از جمله بلاهاست و سختتر از ان بیماری تن است و از ان سختتر، بیماری دل است. بدانید که تقوای دل، از سلامتی بدن است». ۱.۷ - زیور فقر«العفاف زینة الفقر؛ پاکدامنی و عزت نفس، موجب زیبایی فقر است». ۱.۸ - باعث بی دینی«عنه (علیهالسلام) لابنه محمد بن الحنفیة -:یا بنی! انی اخاف علیک الفقر فاستعذ بالله منه، فان الفقر منقصة للدین! مدهشة للعقل، داعیة للمقت؛ به فرزندش محمد بن حنفیه فرمود: فرزند عزیزم! برای تو از فقر میترسم، زیرا فقر عامل کاهش دین است و عقل را به دهشت می اندازد و باعث دشمنی میگردد». ۱.۹ - فقر زیرکان«الفقر یخرس الفطن عن حجته، و المقل غریب فی بلدته؛ فقر، زیرک را از بیان دلیل خود باز میدارد و بیچاره در شهر خود غریب است». ۱.۱۰ - او فقیر نیست«لا یقع اسم الا ستصعاف علی من الحجة فسمعتها اذنه و وعاها قلبه. عنوان استضعاف (قصور حجتشناسی) بر کسی که حجت به او رسیده و گوشش آن را شنیده و قلبش آن را دریافته است، صدق نمیکند». ۱.۱۱ - نیازمندی بلاست«الا و ان من البلا الفاقة، و اشد من الفاقة مرض البدن، و اشد من مرض آلبدن مرض القلب؛ آگاه باشید! نیازمندی بلاست و سختتر از ان بیماری تن است و از آن بدتر بیماری قلب است». ۱.۱۲ - توانگری و فقر حقیقی«الغنی و الفقر بعد العرض علی الله؛ توانگری و بینوایی بعد از عرضه (اعمال) بر خدا معلوم میشود». ۲ - پانویس۳ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «توصیف فقر». . |